سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سلام به همکاران وبلاگ نویس

 اگه خدا بخواد امشب حدود ساعت 8 راهی مشهدالرضا(ع)یم

نایب الزیاره ی  همکاران هستم ان شاءالله .

پس تا شنبه خدانگهدار.




تاریخ : چهارشنبه 91/12/23 | 3:55 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()

حافی به معنی پابرهنه است. و لقب یکی از پرهیزگاران و مؤمنین درگاه حق تعالی. بشر حافی مردی خوش گذران بود. در یکی از شب هایی که مشغول شراب خواری و خوش گذرانی بود، به واسطه ی کلام امام موسی کاظم علیه السلام که فرمود: " اگر این مرد بنده ی خدا بود، حتما از خدا شرم می کرد."؛ از رفتار خود پشیمان شد و پابرهنه به دنبال امام دوید و توبه کرد. بشر تا پایان عمر خود پا برهنه راه می رفت ، زیرا در حالی که پا برهنه بود نور الهی وجودش را فرا گرفت و نفس پاک امام موسی بن جعفر علیه السلام او را متحوّل کرد. به همین دلیل به « بشر حافی » معروف شد.





تاریخ : سه شنبه 91/12/22 | 10:15 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()

رایحه پاکیزگی به فضای خانه، روح سرسبزی و طراوت بخشیده است .لباس های نو درکنار سفره هفت سین منتظر حلول سال نو.این سفره  می تواند نشانه ی این باشد که در آغاز  سال که روز و سال نو می شود ما نیز نفس خویش راتهذیب کنیم و بر آن تزکیه ارج نهیم تا با خداوندی که هفت آسمان را آفریده و هفت دریا را زیر آن نشانده ، پیمان ببندیم که به کدامین وجه  زندگی خویش را سپری کنیم و با نشستن و برخاستن در کنار این سفره، اسطوره عشق و صفا و پاکی ای را که درآن وجود دارد، در جسم و روح خود منعکس کنیم.

سنجد
سین اول، سنجد
سنجد نماد سنجیده عمل کردن است.سنجد را بر این باور بر سفره می گذارند که هرکس با خویشتن عهد کند درآغازسال هرکاری را سنجیده انجام دهد.سنجد نشانه گرایش به عقل است؛ احترام به تفکر و ترویج  خردمندی.

 
سیب
سین دوم، سیب
دومین سینی که برسفره می نهند سیب است که نماد سلامتی و عشق می باشد.
سبزه
سین  سوم، سبزه

سبزه پس از سنجد و سیب بر سر سفره گذاشته می شود که نشانه خرّمی و شادابی و خوش اخلاقی است.سبزی با خود شادابی ، نیکویی و سرزندگی را به همراه می آورد. رنگ سبز ارتعاش افکار ما را موزون نگه می دارد و به ما آرامش می دهد.

سمنو
سین چهارم، سمنو
سمنو مظهر صبر و مقاومت و عضو عدالت و قدرت است.

سیر
سین پنجم، سیر

سیر به نشانه رعایت حدود و مرزهاست. به سفره هفت سین راه یافته تا پای را از گلیم خویش بیرون ننهیم .سیر نماد مناعت طبع است یعنی انسان باید همواره با قناعت بر جهان بنگرد. پس سیر که نشانه قناعت و یادآور امتناع از تجاوز است را بر سر سفره می نهیم تاانسانی عاقل ،سالم ،شاداب، قوی و قانع باشیم.سیرچشمی و چشم سیری از بزرگ ترین صفات انسان برتر است.

سرکه
سین ششم، سرکه
سرکه نماد پذیرش ناملایمات و نماد رضا و تسلیم است.واقف بر این نکته هستیم که زندگی پیوسته توام با رنج و مشقت و زحمت است و هیچ انسان متعهد و با مسئولیتی نیست که بدون دغدغه بتواند به زندگی ادامه دهد.خداوند، زمین و آسمان  و انسان را آسوده و بی غم نیافرید و در هر مشقتی که می رسد ،حکمتی نهفته است و سرکه گویای تسلیم در برابر حکمت خداوند بزرگ و حکیم است.
سماق
و سین هفتم، سماق
آخرین سین سفره هفت سین سماق است.سماق نمادصبر و بردباری وتحمل دیگران است.صبر به انسان می آموزد که درگذر زندگی، خستگی راباید خسته کرد و کامیابی را باید یافت.
پس بیایید با ایمان به چنین ارزش هایی سال نو را آغازکنیم و با گرایش به عقل و غلبه بر ترس و اضطراب، تصمیم بگیریم زندگی را ازنو بسازیم….

منبع:
مجله آنلاین روزِ شادی

 





تاریخ : سه شنبه 91/12/22 | 2:2 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()

وقتى که بنده من در حال سکرات مرگ باشد، فرشتگان بالاى سر او می ایستند

در حالى که به دست هر کدام از آنها جامى از آب کوثر و جامى از شراب بهشتى است،

 به روح او مینوشانند تا سکرات موت و سختى آن از بین برود،

 و او را به بشارتى بزرگ مژده میدهند و میگویند: خوش آمدى و مقدمت مبارک باد!

 تو بر خداى عزیز، کریم، حبیب و نزدیک وارد میشوى.

 پس روح او از جوار فرشتگان پرواز میکند و به پیشگاه پرودگار در کمتر از یک چشم

به هم زدن صعود میکند و دیگر بین او و بین پروردگار، پرده و حجابى نیست.

 خداوند مشتاق دیدار اوست

و او را لب چشمهاى در کنار عرش مینشاند. سپس به او میگوید:

 دنیا را چگونه رها کردى؟

جواب میدهد: خدایا! به عزّت و جلالت که من نسبت به دنیا شناختى ندارم.

 من از آغاز تولّد از تو اندیشناک بودم.

 خداوند میفرماید: راست گفتى اى بنده من. تو جسمت در دنیا،

 ولى روحت با من بود. همه اسرار و کارهاى آشکار تو در نظر من بود.

 هرچه میخواهى درخواست کن تا به تو بدهم، تمنّا کن تا برآورده سازم.

 این بهشت من براى تو مباح است پس در آن پر و بال بگشا.

 و این جوار من است پس در آن ساکن شو.

پس روح عرض میکند: خداوندا! تو بودى که خودت را به من شناساندى،

 پس من از همه خلایق به وسیله این معرفت و شناخت بی نیاز شدم.

 قسم به عزّت و جلالت که اگر رضایت تو در آن باشد که قطعه قطعه شوم

و هفتاد بار به فجیعترین صورت کشته شوم; رضاى تو براى من پسندیده است.

 خداوندا! من چگونه به خود مغرور باشم ، در حالى که اگر تو مرا گرامى ندارى،

 ذلیلم اگر تو مرا یارى نفرمایى، مغلوب و شکست خورده ام. اگر تو مرا تقویت نکنى،

 ضعیف و ناتوانم. اگر مرا با یاد خودت زنده نگردانى مُرده ام و اگر پرده پوشى تو نبود،

 اوّلین بارى که من گناه کردم، رسوا میشدم. 

خداوندا! چگونه رضایت تو را طلب نکنم در حالى که عقل مرا کامل کردى

 تا تو را بشناسم و حق را از باطل و امر را از نهى و علم را از جهل و نور

 را از ظلمت تشخیص بدهم.

آنگاه خداى عزّوجلّ می فرماید: قسم به عزت و جلالم که بین تو و خود

 هیچ پرده و مانعى در هیچ زمانى ایجاد نمیکنم. اینگونه با دوستانم رفتار میکنم.

منبع:http://shasousa.parsiblog.com/




تاریخ : دوشنبه 91/12/21 | 6:43 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()

سرخوش آن عیدی که آن بانی نور

ازکنار کعبه بنماید ظهور

 

قلبها را مهر هم عهدی زند

از حرم بانک انا المهدی زند …





تاریخ : دوشنبه 91/12/21 | 2:42 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User