وقتی به اطرافمون با دقت نگاه کنیم می بینیم که همه چیز تو این عالم به نوعی خدای متعال رو تسبیح و ستایش می کنند .
پس من که انسانم ؛
من که بار امانت الهی روی دوشم گذاشته شده؛
من که قران برا هدایتم فرستاده شده ؛
من که پیامبران و امامان (ع) بشیر ونذیرم شده اند ؛
من که دارای نعمت عقل و قوه ی ناطقه ام ؛
من که حساب و عقاب دارم ؛
من که این همه پیش خدا قرب و منزلت دارم
چرا باید خدای متعال رو تسبیح و ستایش نکنم ؛
چرا کفران نعمت می کنم؛
چرا تکبر و سرکشی می کنم ؛
چرا ارزشهام رو نادیده می گیرم و چرا گناه می کنم چرا؟؟؟؟؟
1- توحید گوی او نه بنی آدمند و بس / هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد
2- سحر گنجشکان در جیک جیکند / به تسبیح خدای لاشریکند
3- گفتم : این شرط آدمیّت نیست / مرغ تسبیح گوی و ما خاموش
4- هنگام سپیده دم خروس سحری / دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نمودند در آیینه ی صبح / از عمر شبی گذشت و تو بی خبری
5-تا کی آخر چو بنفشه ، سر غفلت در پیش / حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار
6- کوه و دریا و درختان همه در تسبیح اند / نه همه مستمعی فهم کند این اسرار