هنگامی که هارون، آن عنصر تجاوزکار، مرد و پسرش مأمون بجای او قدرت را بدست گرفت، به ظاهر، سیاست محبت و دوستی با علویها و در صدر آنان حضرت رضا علیهالسلام را در پیش گرفت و شرایط سیاسی او را ناگزیر ساخت که امام رضا علیه السلام را به ولایت عهدی خویش برگزیند و در کشور پهناور اسلامی بنام آن حضرت سکه بزند و به سخنوران و شاعرانی که او را میستودند، بذل و بخشش نماید.
و این فرصت گرانبهایی بود که حضرت رضا علیه السلام از آن به منظور سخن گفتن از امام مهدی علیه السلام و نوید دادن به آن وجود گرانمایه و ظهورش، به شایستگی بهره گرفت. برای نمونه:
1- هنگامی که «دعبل خزاعی» آن شاعر اندیشمند اهل بیت علیهالسلام بر حضرت رضا علیه السلام وارد و قصیده معروف خویش را بر او خواند و به این شعر رسید که:
خروج امام لا محالة خارج
یقوم علی اسم الله و البرکات
یمیز فینا کل حق و باطل
و یجزی علی النعماء و النقمات
یعنی: قیام شکوهمند امام راستین از خاندان رسالت که بی تردید ظهور خواهد نمود و براساس نویدهایی که داده شده است، در پرتو نام بلند خدا و برکات او برای اصلاح زمین و زمان بپا خواهد خاست.
او در میان جامعه، هر حق و باطل و داد و بیدادی را از هم جدا میسازد و بر نعمتها و شایسته کرداریها و سپاس گزاریها و نیز بیدادها و ناهنجاریها پاداش وکیفر درخور، خواهد داد.
آری! هنگامی که شاعر این شعر را خواند حضرت رضا علیه السلام بشدت گریست و فرمود:
«یا خزاعی!... نطق روح القدس علی لسانک بهذین البیتین... فهل تدری من هذا الامام؟ و متی یقوم؟»
فقال: «لا یا مولای!... الا أنی سمعت بخروج امام منکم یطهر الأرض من الفساد و یملأها عدلا کما ملئت جورا.»
فقال الامام علیهالسلام «یا دعبل!... الامام بعدی: محمد ابنی و بعد محمد ابنه علی و بعد علی ابنه الحسن و بعد الحسن ابنه الحجة القائم المنتظر فی غیبته، المطاع فی ظهوره لو لم یبق الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یخرج فیملا الأرض عدلا کما ملئت جورا.»
آنگاه حضرت افزودند:
«و أما متی... فاخبار عن الوقت و لقد حدثنی أبی عن أبیه عن آبائه عن علی علیهالسلام: أن النبی صلی الله علیه و اله و سلم قیل له: یا رسول الله! متی یخرج القائم من ذریتک؟
فقال صلی الله علیه و اله و سلم: مثله مثل الساعة (القیامة) لا یجلیها لوقتها لا هو، ثقلت فی السماوات و الأرض، لا یأتیکم الا بغتة.» **زیرنویس=اکمالالدین، ج 2، ص 372 و فرائد السمطین، ج 3، ص 337.@.
یعنی: «دعبل» در این دو بیت، روح القدس بر زبانت سخن نهاده است. آیا میدانی این امام کیست؟ و چه زمانی ظهور خواهد کرد؟
«دعبل» گفت: «نه سرورم! جز اینکه از اهل آن شنیده ام که امامی از شما خاندان وحی و رسالت قیام خواهد کرد و زمین و زمان را از تباهی وفساد پاک کرده و از عدل و داد لبریز خواهد ساخت.»
امام علیه السلام فرمود: «دعبل! امام پس از من پسرم «محمد» است و پس از او پسرش «علی» و پس از او پسرش «حسن» و پس از او پسرش «قائم» همو که در غیبتش دیدگان در انتظارند و پس از ظهور مبارکش فرمانش را به جان میخرند.
دعبل! اگر از عمر جهان جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را آنقدر طولانی خواهد ساخت که او ظهور کند و زمین را از عدل و داد پر کند همانگونه که به هنگامه ظهورش از ستم و بیداد لبریز است.
آنگاه فرمود:
«اما از هنگامه قیام و ظهور مهدی علیه السلام پرسیدی... پدران گرانقدرم آورده اند که از پیامبر گرامی صلی الله علیه و اله و سلم از هنگامه قیام فرزندش سؤال شد که فرمود:
داستان قیام و ظهور مهدی علیه السلام مانند داستان برپایی قیامت است که جز خدا هیچ کس از هنگامه آن آگاه نیست.
این واقعیت بر آسمانها و زمین گران است و هنگامه ظهور آن حضرت بناگاه به شما خواهد رسید.»
2- «ابوالصلت هروی» آورده است که به حضرت رضا علیه السلام گفتم:
«سرورم! نشانه «قائم» شما به هنگامه ظهور چیست؟»
حضرت فرمود:
«علامة أن یکون شیخ السن، شاب المنظر، حتی أن الناظر الیه لیحسبه ابنأربعین سنة أو دونها و ان من علاماته أن لایهرم بمرور الأیام و اللیالی حتی یأتیه أجله.» **زیرنویس=اکمالالدین، ج 2، ص 256 و بحارالانوار، ج 52، ص 258.@.
یعنی: از نشانه هایش این است که با وجود عمر طولانی بصورت جوانی شاداب و پرشکوه ظاهر میگردد به گونه ای که هر کس بر او نظاره کند او را کمتر از چهل سال مینگرد و از دیگر نشانه هایش این است که گذشت روزگار تا آخرین لحظات زندگی او را پیر نمی سازد.