سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

1) بشارت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله:

     «عبدالرحمن بن سمره» می گوید: به پیامبر اکرم- صلی اللّه علیه و آله- عرض نمودم: ای رسول خدا! مرا به طریق نجات هدایت کن ؛ فرمود: «هنگامی که اختلاف خواسته ها و تفرق آرا پیش آمد، بر تو باد رجوع به نزد «علی بن ابی طالب (ع)»، که او امام امت من و خلیفه من بر آنان بعد از من است . و او است فاروقی که به وسیله آن ، حق از باطل جدا می شود. هر کس از او سؤ ال کند پاسخ گوید، و هر کس از او طلب هدایت کند هدایتش نماید، و هر کس که طالب حق و در پی هدایت باشد آن را نزد او می یابد، و هر کس به او پناه برد در امان خواهد بود، هر کس به او تمسک کند نجاتش دهد، هر کس به او اقتدا کند هدایتش نماید. ای پسر سمره ! هر کس از شما دوست و موافق او باشد اهل نجات ، هر کس از شما که دشمن و مخالف او باشد اهل هلاکت است . ای پسر سمره ! علی از من ، و روح او روح من ، و طینت او طینت من است ، او برادر من و من برادر اویم ، او همسر دخترم فاطمه - سیده زنان عالم از اول تا به آخر - است ، و از او است دو امام امت من و دو سید جوانان اهل بهشت ؛ یعنی حسن و حسین ، و 9 فرزند حسین ، که نهم از آنان ، قائم امت من است که زمین را از عدل و داد پر کند، پس از آن که پر از ظلم و جور شده باشد.» (کمال الدین و تمام النعمه ، شیخ صدوق ، تحقیق علی اکبر غفاری ، ج 1، ص 257، ح 1؛ شیخ طوسی نیز در کتاب الغیبه ، ص 95، شبیه این حدیث را به طریق دیگر نقل کرده است.)

2) بشارت امام علی علیه السلام:

     «اصبغ بن نباته» می گوید: به نزد امیرالمؤ منین ، علی بن ابی طالب- علیه السلام- رفتم . پس او را متفکر و خیره شده به زمین یافتم ، عرض کردم : یا امیرالمؤ منین ! چگونه است که شما را متفکر و خیره شده به زمین می بینم، آیا نسبت به آن راغب شده ای !؟ فرمود: «نه والله ! هرگز، نه راغب زمین و نه راغب دنیا گشته ام ، ولی درباره فرزندی که از صلب من و یازدهم از اولاد من است تفکر می نمودم ؛ او است آن «مهدی» که زمین را پر از عدل کند، پس از آن که از ظلم و جور پر شده باشد. و او را حیرتی و غیبتی است که در آن ، گروهی هدایت و گروهی گمراه می شوند.» اصبغ می گوید: عرض کردم : ای امیر مؤ منان ! آیا چنین امری واقع خواهد شد؟ فرمود:« بله ! این امر قطعی است ، و تو کجا و علم به این مطلب کجا؟ ای اصبغ ! آنان برگزیدگان این امت هستند که همراه نیکان این خاندان خواهند بود. عرض کردم : بعد از آن چه خواهد شد؟ فرمود: سپس خداوند آنچه اراده کند انجام خواهد داد، چرا که او دارای اراده ها، غایت ها و نهایت هائی است.» (کمال الدین و تمام النعمه ، شیخ صدوق ، تحقیق علی اکبر غفاری ، ج 1، ص 289، ح 1؛ الغیبه ، شیخ طوسی ، ص 104)

3) بشارت امام حسن علیه السلام:

     «ابوسعید عقیصا» نقل نموده که ، پس از صلح امام حسن- علیه السلام- با «معاویه»، مردم بر آن حضرت وارد شدند، بعضی از آنان ، حضرت را به خاطر صلح ، مورد ملامت قرار دادند، حضرت فرمود: «وای بر شما! نمی دانید که چه اندیشه ای نمودم ، آنچه کردم برای شیعه ام بهتر است از آنچه خورشید بر آن تابیده یا غروب کرده است . آیا نمی دانید که من ، به فرموده رسول خدا- صلی اللّه علیه و آله- ، امامی هستم که اطاعتم بر شما لازم است ، و یکی از دو سید جوانان اهل بهشتم؟» گفتند: بلی ! فرمود:«آیا نمی دانید که خضر- علیه السلام- وقتی کشتی راسوراخ نمود و دیوار را برپا داشت و بچه را کشت ، این امر موجب غضب موسی- علیه السلام- شد، چرا که حقیقت این امور بر او مخفی بود، در حالی که این امر نزد خداوند دارای حکمت بود؛ آیا نمی دانید که هیچ یک از ما نیست ، مگر آن که در گردن او بیعتی برای طاغیه زمانش واقع می شود، مگر قائم- علیه السلام- که روح الله، عیسی بن مریم -علیه السلام- به او اقتدا می کند، و خداوند ولادتش را مخفی داشته و او را غایب می سازد برای آن که به هنگام قیام ، برای هیچ کس بر گردن او بیعتی نباشد؟ این شخص ، نهمین نفر از فرزندان برادرم حسین- علیه السلام- است که فرزند سیده زنان است. خداوند عمرش را در دوران غیبتش طولانی کرده و سپس او را با قدرت خود، به صورت جوانی با سنی کمتر از چهل سال ، آشکار می سازد. این برای آن است که دانسته شود خداوند بر هر امری قادر است.» (کمال الدین و تمام النعمه ، شیخ صدوق، تحقیق علی اکبر غفاری ، ج 1، ص 317، ح 1)

4) بشارت امام حسین علیه السلام:

     «عبدالرحمن بن سلیط» گوید: امام حسین بن علی- علیه السلام- فرمود: «از ما است دوازده مهدی ، که اول ایشان علی بن ابی طالب- علیه السلام- و آخر ایشان نهمین فرزند از فرزندان من است و او است امام «قائم» به حق که خداوند به وسیله او زمین را پس از آن که مرده باشد، زنده می کند و دین حق را بر همه ادیان ، علی رغم میل مشرکان ، غالب می سازد. او دارای غیبتی خواهد بود که در آن غیبت ، گروهی «مرتد» شده و گروهی ثابت بر دین می مانند. آنان مورد اذیت واقع می شوند و به آنها گفته می شود: اگر راست می گوئید این وعده که می دادید چه زمانی محقق می شود؟ بدانید کسی که در غیبت او بر اذیت ها و تکذیب ها صبر کند، به منزله کسی است که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله جهاد کرده باشد.» (کمال الدین و تمام النعمه ، شیخ صدوق ، تحقیق علی اکبر غفاری ، ج 1، ص 317، ح 3)

5) بشارت امام سجاد علیه السلام:

     ابوخالد کابلی، روایت نسبتا مفصلی از امام سجاد- علیه السلام- نقل کرده که خلاصه اش بدین قرار است:

     « بر آقایم امام سجاد- علیه السلام- وارد شده و عرض کردم : مولای من ! مرا نسبت به کسانی که خداوند طاعتشان را واجب نموده خبر ده ، فرمود: اینان که خداوند طاعتشان را واجب و آنها را بر مردم ، امام قرار داده است، امیر مؤ منان، «علی بن ابی طالب»، سپس «حسن» و سپس ‍»حسین»، دو فرزند «علی بن ابی طالب» هستند، و سپس امر به ما منتهی شد.» در این هنگام حضرت ساکت شدند.
«ابوخالد» می گوید: عرض کردم : ای آقای من ! از امیر مؤ منان- علیه السلام- روایت شده که زمین از «حجت الهی» خالی نخواهد شد، «حجت» و امام پس از تو کیست ؟ فرمود: فرزندم «محمد» ، سپس «جعفر». سپس حضرت اشاره به روایتی از پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- نمود که فرموده است: هنگامی که فرزندم «جعفر» متولد شد او را «صادق» نام گذارید، چرا که پنجم از اولاد او فرزندی خواهد داشت که نامش ‍«جعفر» است و مدعی امامت خواهد بود، پس او نزد خدا «جعفر کذاب»، مفتری به خدا خواهد بود... و او است کسی که قصد کنار زدن پرده الهی به هنگام غیبت ولی خدا را خواهد داشت.

     سپس امام سجاد- علیه السلام- به شدت گریسته و فرمود: گویا «جعفر» را می بینم که طاغیه زمان را تحریک بر تفتیش امر ولی خدا کرده ...، سپس فرمود: غیبت ولی خدا و دوازدهم از اوصیای رسول خدا- صلی اللّه علیه و آله - طولانی خواهد شد. ای ابا خالد! همانا اهل زمان غیبت او که قائل و معتقد به امامت او و منتظر ظهور او هستند برتر از اهل هر زمانی هستند، چرا که به خاطر کثرت فهم و عقل ، غیبت نزدشان به منزله مشاهده است و خداوند آنان آنان را به حق در این زمان به منزله مجاهدان در پیشگاه پیامبر اکرم- صلی اللّه علیه و آله- قرار داده است
مخلص و شیعیان راستین هستند و دعوت گران به سوی دین خدایند. و فرمود: انتظار فرج از برترین گشایش ها است.»‍‍ (کمال الدین و تمام النعمه ، شیخ صدوق ، تحقیق علی اکبر غفاری ، ج 1، ص 319-320، ح 2)

6) بشارت امام محمد باقر علیه السلام:

     ابوبصیر از امام باقر- علیه السلام- نقل کرده که فرمود: « بعد از حسین- علیه السلام - امامان می آیند، نهم از آنان قائم ایشان است.» (الغیبه ، شیخ طوسی ، ص 92)

7) بشارت امام صادق علیه السلام:

     «صفوان بن مهران» از امام صادق- علیه السلام- نقل کرده که فرمود: کسی که به تمام ائمه- علیهم السلام- اقرار کند، ولی «مهدی» را انکار نماید، همانند کسی است که نسبت به همه انبیا اقرار نماید. ولی محمد- صلی اللّه علیه و آله- را انکار کند».از حضرت سؤ ال شد: ای فرزند رسول خدا! «مهدی» کدام یک از فرزندان تو است ؟ فرمود: «پنجمین فرزند از اولاد هفتمی (امام کاظم- علیه السلام -) است، او از شما غایب خواهد شد و بر شما جایز نیست نام او را بر زبان آورید». (کمال الدین و تمام النعمه ، ج 1، ص 333، ح 1)

8) بشارت امام موسی کاظم علیه السلام:

     « محمد بن یعقوب کلینی» با سند خود از علی بن جعفرو او از برادرش امام کاظم- علیه السلام- نقل کرده که فرمود: هنگامی که پنجمین امام از فرزندان هفتمین (امام کاظم -علیه السلام- ) غائب شد و مواظب دینتان باشید، همانا صاحب این امر را غیبتی است به گونه ای که معتقدان به امامت او، از این عقیده باز می گرداند، و این امتحانی است از جانب خداوند....» (الغیبه ، شیخ طوسی ، ص 100)

9) بشارت امام رضا علیه السلام:

     «عبدالسلام بن صالح هروی» می گوید: از «دعبل بن علی خزاعی» شنیدم که می گفت : برای مولایم امام رضا- علیه السلام- قصیده ائی را انشا نمودم که ابتدای آن چنین است:

مدارس آیات خلت من تلاوه و منزل وحی مقفر العرصات

تا رسیدم به این بیت که:

خروج امام لامحاله خارج یقوم علی اسم الله و البرکات

یمیز فینا کل حق و باطل و یجزی علی النعما و النقمات

     در این هنگام ، حضرت به شدت گریست ، سپس سر برداشته و فرمود: ای«خزاعی»! این «روح القدس» بود که این دو بیت را بر زبان تو جاری نمود، آیا می دانی این امام (که در این بیت به او و خروجش اشاره کردی ) کیست ، و چه زمانی خروج می کند؟ گفتم : خیر، ای مولای من ، جز این شنیده ام ، امامی از شما خروج می کند که زمین را از فساد پاک کرده و آن را پر از عدل می سازد، فرمود: ای دعبل ! امام بعد من «محمد» فرزندم ، وبعد از «محمد» فرزندش «علی»، بعد از «علی» فرزندش «حسن»، و بعد از «حسن» فرزندش «حجت قائم منتظر» است که در زمان غیبتش مورد انتظار، و در هنگام ظهورش مورد «اطاعت» است . اگر باقی نماند از دنیا، مگر یک روز، همانا خداوند این روز را طولانی می کند تا این که او خروج کند و زمین را پر از عدل کند، پس از آن که پر از جور شده است ، و اما این که چه زمانی قیام می کند این خبر دادن از وقت است ، همانا پدرم ، از پدرش ، و او از پدرانش روایت نموده است که ، به پیامبر اکرم- صلی اللّه علیه و آله- گفته شد: ای رسول خدا! چه زمانی «قائم» از ذریه تو قیام می کند؟ فرمود: مثل آن ، مثل قیامت است که خداوند درباره آن فرموده : «لا یجلیها لو قتها الا هو ثقلت فی السموات و الارض لایاتیکم الابغته.» (کمال الدین و تمام النعمه ، ج 2، ص 372-373، ح 6)

10) بشارت امام جواد علیه السلام:

     «صقر بن ابی دلف» می گوید: از امام جواد- علیه السلام- شنیدم که فرمود: «همانا امام بعد از من ، فرزندم علی است. فرمان او فرمان من و گفتار او، گفتار من و اطاعت او اطاعت من است. امام بعد او فرزندش «حسن» است که فرمان او فرمان پدرش و گفتار او گفتار پدرش و اطاعت او اطاعت پدرش است.» سپس ساکت شد. عرض نمودم : پس امام بعد از «حسن» کیست ؟ حضرت در این هنگام به شدت گریست و فرمود: «بعد از «حسن» فرزندش «قائم بالحق و منتظر» است.» عرض کردم : ای فرزند رسول خدا! چرا «قائم» نامیده شده ؟ فرمود: «زیرا، بعد از فراموشی نامش، و ارتداد بیشتر قائلین به امامتش قیام می کند.» عرض نمودم : چرا «منتظَر» نامیده شده ؟ فرمود: «چون او را غیبتی است که روزگارش طولانی است و «مخلِصین»، انتظار خروجش را خواهند کشید و «شکاکان» او را انکار خواهند کرد، و انکار کنندگان یاد او را مورد تمسخر قرار می دهند، و افرادی در تعیین زمان خروجش دروغ خواهند گفت ، و تعجیل گران در خروجش هلاک خواهند شد، و اهل تسلیم نجات خواهند یافت.» (کمال الدین و تمام النعمه ، ج 2، ص 378، ح 3)

11) بشارت امام هادی علیه السلام:

انشا الله حدیثی در اینمورد پیدا کرده و خدمت دوستان ارائه می­دهیم. و من الله توفیق

12) بشارت امام حسن عسکری علیه السلام:

     «إن الامام وحجة الله من بعدی ابنی ، سمی رسول الله صلى الله علیه وآله وکنیة ، الذی هو خاتم حجج الله ، وآخر خلفائه ، وقال : ممن هو یا بن رسول الله ؟ قال : من ابنة ابن قیصر ملک الروم ، ألا إنه سیولد ویغیب عن الناس غیبة طویلة ثم یظهر»

     ترجمه: محمد بن عبد الجبار روایت کرده از حسن بن علی ( ع ) درباره جانشین پس از وى پرسیدم حضرت فرمود : امام و حجت خدا پس از من پسرم می باشد، وى هم نام و کنیه رسول خدا ( ص ) است، او آخرین حجت خدا و اوصیاى اوست، گفت: اى فرزند رسول خدا ( ص )، آن فرزند از چه کسى بوجود می آید؟ فرمود : از نوه پسرى قیصر، پادشاه روم، آگاه باش، او متولد خواهد شد و در غیبتى طولانى از مردم نهان میگردد، و سپس ظهور می کند ..

 




تاریخ : جمعه 91/4/9 | 1:13 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User