باز هم موسم پرپر شدن گل آمد

باز هم فصل فراق گل و بلبل آمد

آسمان دل ما ابرى و بارانى شد

دیده را موسم اشک و گهرافشانى شد

 

******

 


دل بى‏ سوز و گداز از غم زهرا(س) دل نیست

دل اگر نشکند از ماتم او، جز گل نیست

خون و اشک از دل و از دیده ما مى‏ جوشد

فاطمه(س) صورت خود را ز على (ع)مى ‏پوشد

عمر کوتاه تو، اى فاطمه(س) فهرست غم است

قبر پنهان تو روشنگر اوج ستم است

رفتى، اما ز تو منظومه غم بر جا ماند

با دل خسته و بشکسته على(ع) تنها ماند

اثر دست‏ ستم از رخ نیلى نرود

هرگز از یاد على(ع)، ضربت‏ سیلى نرود

با على راز نگفتى تو زبازوى کبود

باپدرگوى که بعد از تو چه بود و چه نبود

شهر اگر شهر تو، پس حمله به آن خانه چرا

مرگ جانسوز چرا؟ دفن غریبانه چرا؟

داغ ما آتش و میخ در و سینه است هنوز

مدفن گمشده در شهر مدینه است هنوز

باغ، تاراج شده، عطر اقاقى مانده است

سنت دفن شبانه ز تو باقى مانده است


 

 




تاریخ : چهارشنبه 91/2/6 | 4:42 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User