در کتابهای معتبر اهل سنت غضب و رضای فاطمه زهرا
معادل با غضب و رضای خدای متعال قرار گرفته است
المستدرک ، با سند صحیح ، ج3 ، ص153
یا فاطمه ان الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک
همچنین خود بخاری در صحیحش از قول رسول خدا آورده که
"فاطمة بضعة منی ، فمن اغضبها اغضبنی"
فاطمه پاره تن من است ، هرکس او را به غضب بیاورد ، مرا به
غضب آورده یاصحیح مسلم دارد که
"فاطمة بضعة منی ، یؤذینی ما آذاها "هرکسی که زهرا را
اذیت کند ، مرا اذیت کرده است
اینها نشان میدهد که فاطمه زهرا سلام الله علیها جایگاه ویژهای
در نزد رسول اکرم وخدای عالم داشته و ما بر این عقیده هستیم
که نبی مکرم صلی الله علیه وآله وسلم ، از بیان این روایات و احادیث
این بود که الگویی برای امت اسلامی معین کند ، یعنی اگر بعد از نبی
مکرم جامعه اسلامی دچار تلاطم شد دچار فتنه شد ، دچار اختلاف شد ،
تنها یادگار نبی مکرم ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به هر سو رو کرد حق
هست و رضای خداوند در آن سو است و اگر نسبت به هر طرفی و هر فردی غضب کرد ،
ناخشنود شد ، قطعاً خدا و پیامبر هم از او غضبناک و نا خشنود است ولذا
قضیه فاطمه زهرا سلام الله ، یک قضیه طبیعی نیست و این روایات متعدد
روایاتی نیست که نبی مکرم فقط به خاطر این که فاطمه زهرا(س) دختر او
هست و نسل او هست ؛چون پیامبر اکرم(ص) فرزندان دیگری هم
داشتهاند ، چه پسر و چه دختر و ما بر این عقیده هستیم
که قضیه حضرت زهرا سند حقانیت عقیده شیعه است
شیعه می پرسد
روایات صحیحی که گفته شد ومثل این روایت، از عایشه که
"ما رأیت احداً قد اصدق من فاطمه"؛
یعنی ندیدم احدی از مردم را راستگوتر از فاطمه، فاطمه زهرا
سلام الله علیها بعد از رحلت نبی مکرم مطالباتی از خلیفه اول
داشتند ؛ ولی خلیفه اول پاسخ منفی دادند ،
آیا این خود نشانگر تکذیب سخن پیامبر اکرم نیست ؟