سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الان که دارم این مطالب رو می نویسم در دفتر دبیرستان

نشسته ام کمی خسته ام چون امروز دوسه تا از دانش آموزان

برامون مشکل ایجاد کرده بودند. دو نفر گوشی همراه

با خودشون آورده بودند و طوری جاسازی کرده بودند

که انتظامات جلوی در متوجه نشده بودند.

جالبه یکی از آنها چنان نقش بازی میکرد

که اگر نمی شناختیم حرف هایش باورمون می شد .

با اطلاعاتی که از ماموران مخفی کلاس گرفتیم

متوجه شدیم که ابتدا گوشی رو توی علف های

پشت نمازخونه قایم کرده بود ( ولی بچه ها پیدا نکردند)


بعد دست به دست بین بچه ها میگشت تا مبادا آن دانش آموز لو بره.

بالاخره با ترفند های خاص معاونانه کسانی رو که با او

دست اندر کار بودند خواستیم

و با تهدید و ترعیب گوشی رو گرفتیم

و تازه متوجه شدیم که علاوه بر گوشی

دو تا سیم کارت  نو هم آورده بود ..

دانش آموز بعدی که دبیر بخاطر پر حرفی از کلاس

اخراج کرده بود و به دفتر فرستاده بود به پشت

نمازخونه میره و قایم میشه . بچه ها میان خبر میدن

 

و به محض متوجه شدن به داخل سالن فرار می کنه

از آنجایی که دو شیفت هم زمان در یک دبیرستان

تحصیل می کنند فکر کردیم دانش آموزان آنهاست

ولی با پیگیری دبیر و کلی گشتن در دبیرستان

سر و کله ی خانم پیدا شد و مشخص شد در کلاس های

شیفت مخالف خودش رو مخفی کرده بود. 

با این همه کلاس های آموزشی که برای خانواده ها

و دانش آموزان می گذاریم

واقعا نمی دونیم با این گونه دانش آموزان بزهکار چه کنیم.





تاریخ : یکشنبه 90/12/14 | 1:36 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User