سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راوی گوید: پیرمردی پیش آمد و خود را به کاروان فرزندان پاک ترین

بنده خدا رساند و گفت: سپاس خدا را که شما را کشت و هلاک نمود

و شهرها را از مردان شما راحتی و آسایش داد و امیرالمؤمنین را

بر شما مسلط کرد!!!

در آن هنگام زینت عابدان ، سجاد آل رسول نگاهی به محاسن

سفید آن پیرمرد انداخت و با نگاهی از روی دلسوزی و پر از غم

از نادانی مردمی ساده لوح و بی تدبیر به او فرمودند:

«ای پیرمرد! آیا قرآن خوانده ای»؟

عرض کرد: آری.

فرمودند: آیا این آیه را فهمیده ای که: «قُل لَّا أَسْئلُکمُ‏ْ عَلَیْهِ

أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فىِ الْقُرْبىَ‏».

پیرمرد گفت: این آیه را خوانده ام.

فرمودند: ای پیرمرد ما خویشاوندان پیامبریم. آیا در سوره بنی اسرائیل

این آیه را خوانده ای؟ «وَ ءَاتِ ذَا الْقُرْبىَ‏ حَقَّهُ»

گفت: آری، خوانده ام.

فرمودند: ای پیرمرد! نزدیکان و خویشاوندان، ماییم و آیا این آیه را نیز

خوانده ای؟ «وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شىَ‏ْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ

وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِى الْقُرْبى‏».

گفت: آری.

امام فرمودند: قربی ما هستیم. ای پیرمرد! آیا این آیه را خوانده ای؟

«إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمُ‏ْ تَطْهِیرًا»

گفت: خوانده ام.

حضرت فرمودند: ما همان اهل بیتی هستیم که خداوند آیه تطهیر

را مخصوص ما نازل نموده است.

راوی گوید: آن پیرمرد سکوت کرد و روی به امام کرد و گفت:

تو را به خدا سوگند شما همان خاندان هستید؟

حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) فرمودند:

به خدا سوگند که بدون شک ما همان خاندانیم و به حق

جدمان رسول خدا که ما همان اهل بیت هستیم.

آن پیرمرد گریست و عمامه از سر برداشت. سپس سرش را

به سوی آسمان بلند کرد و گفت: پروردگارا! من از دشمنان

جنی و انسی خاندان محمد به درگاهت بیزاری می جویم.

این داستان تلخ و جانکاه، تنها یک گوشه بسیار کوچک از مظلومیت و

غربت خاندان پاک عترت در میان مردمی نا سپاس بود و یک آغاز تلخ

در هنگام ورود این پاکان به شهر ناپاک شام.





تاریخ : پنج شنبه 90/10/1 | 7:35 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User