ماه ذیقعده یکشنبه هایی دارد برای تولدی دوباره؛ برای پاک شدن و بار گناه را بر زمین نهادن. در این ماه بهشتی، عملی از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت شده است که برای انسان آرام و قرار نمی گذارد.
«انس بن مالک» می گوید: رسول خدا در یکشنبه ی ماه ذیقعده از منزل بیرون آمد و فرمود: ای مردم، کدام یک از شما می خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می خواهیم توبه کنیم.
فرمود: غسل کنید و وضو بگیرید و چهار رکعت نماز- در هر رکعت یک بار فاتحه الکتاب، سه بار قل هو الله احد و هر کدام از دو سوره معوذتین( فلق و ناس ) را یک بار- بخوانید، سپس هفتاد بار استغفار کنید و آن را به « لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» ختم کنید. آن گاه بگویید:
«یا عزیزُ یا غفار، اِغفِر لی ذُنوبی و ذُنوبَ جَمیعِ المُومنینَ و المُومِنات، فَاِنّه لا یَغفِرُ الذُّنوبَ الّا اَنت»
سپس فرمود: هر بنده ای از امت من این عمل را انجام دهد، از آسان به او ندا می شود: «ای بنده ی خدا، عمل خود از نو آغاز کن؛ زیرا توبه ی تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.» و فرشته ای از زیر عرش به او خطاب می کند: «ای بنده خجسته باد بر تو و فرزندان تو!» و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید.»
و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، تو مومن از دنیا می روی و دین تو از تو گرفته نمی شود و قبر تو گشوده و نورانی می شود.»
و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گشوده و فراوان خواهد بود.»
و جبرئیل علیه السلام ندا می کند: «من همراه با فرشته ی مرگ می آیم و به او سفارش می کنم که با تو به نرمی رفتار کند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد کرد و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد.»
عرض کردیم: ای رسول خدا، اگر بنده ای این عمل را در غیر این ماه انجام دهد، چه اثری خواهد داشت؟ فرمود: «همانند آن چه توصیف کردم برای او خواهد بود و این سخنان را جبرئیل علیه السلام آنگاه که خداوند مرا به آسمان (معراج) برد، به من آموخت.»
منبع:
اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ترجمه محمد روحی، ج2، ص13
وقتی آدم تشنه ش میشه میره سراغ آب.
گاهی اونقدر تشنگی زیاده که بسم الله فراموش میشه .
کاش ذکر بسم الله برامون عادت بشه یعنی طوری بشه که دستت
لیوان آب رو زمانی به لب برسونه که لب وظیفه ش رو انجام داده باشه
دنده ی ماشین بدون کلاج جا نمیفته اول کلاج بعد دنده.
اول بسم الله بعد آب .
چه خوبه بعد از خوردن آب بگیم:
الحمدلله ، سلام بر امام حسین (ع)شهید
اهمیت این موضوع رو با این روایت درک نمایید :
مردی از حضرت صادق (ع) سوال کرد به یک نفس آب آشامیدن چه
صورت دارد؟ فرمود : لذتی است و باکی نیست ولی بهتر آنست که به
سه نفس بیاشامند . عرض کرد : مردم می گویند اینگونه آشامیدن
شرب الهیم است ( فشاربون شرب الهیم) فرمود: دروغ می گویند ،
شرب هیم آنست که به هنگام آشامیدن نام خدا را به زبان جاری نکنند.
ظهور امام زمان(عج) به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق میباید، بنابراین تاریخ آن را فقط خداوند میداند و هیچکس نمیتواند تاریخ دقیق آن را پیشبینی کند، در روایات بیان شده که هر کس وقتی را برای ظهور مشخص کند، دروغگوست.
«مهزم اسدی» از امام صادق(ع) پرسید: فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد(عج) و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟.
حضرت(ع) فرمود: تعیینکنندگان وقت ظهور دروغ گویند؛ عجلهکنندگان هلاک میشوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات مییابند.
خود امام زمان(عج) در این باره فرمودهاند: ظهور فرج، به اراده خداوند متعال بستگی دارد و کسانی که برای ظهور وقت تعیین میکنند، دروغگو هستند.
بنابراین هیچ کس نمیتواند زمان ظهور را پیشبینی کند، البته ما باید همیشه و در هر لحظه منتظر ظهور باشیم و از عجله، تعیین وقت و گوش سپردن به سخن کسانی که وقت مشخص میکنند، بپرهیزیم و همواره تسلیم امر خداوند باشیم.
با سلام . لینک دانلود نوای مذهبی به طه به یاسین و همین طور کد و لینک دانلود تصویری آن را در اختیار شما هم میهنان محترم قرار دادم که با صدای علی فانی در رابطه با امام زمان (عج) خوانده شده است .
صحبت از خاطرات شد و همکارم سر صحبت رو باز کرد. من که مشتاقانه طالب شنیدن بودم شش دانگ حواسم رو جمع کردم ، گوشهام رو تیز تا ببینم چی میگه.
و او آغاز کرد :
شب جمعه بود و ما با پدر و مادرم و خانواده خواهرم اینا تصمیم گرفتیم که به زیارت بریم . (منظورم از زیارت روستای ییلاقی بالاتر از ناهار خوران گرگان است ) در بین راه اتفاقاتی افتاد که ما رو معطل کرد ولی ما اهمیتی ندادیم و همچنان به راهمون ادامه دادیم. . حدود ساعت 11 شب به خونه ییلاقی که در نزدیکی آبشار حدود سه کیلومتر بالاتر از روستای زیارت بود رسیدیم. وسایل و موادغذایی و ... رو پیاده کردیم .
من که نماز عشام مونده بود سریع رفتم توی اتاق و به نماز ایستادم که ناگهان درد شدیدی رو تو پهلوم احساس کردم . حس می کردم یه چوب ضخیمی رو با فشار تو پهلوم فرو می کنند . با فریاد من همه دورم جمع شدند که ببینند چه اتفاقی افتاده . اول فکر کردند حشره ای نیشم زده ولی بعد کاشف به عمل اومد که ...
توی اتاق زیر پشتی دو تا تفنگ بادی بود . بچه ها که یکی پسر من و یکی خواهر زاده ام بود به طرف تفنگها میرن و خواهر زاده ام که 8-7 سال بیشتر نداشت بی خبر از پر بودن تفنگ ، روی ماشه رو فشار میده و ساچمه در پهلوی من فرود میاد !
خلاصه سریع به 115 زنگ می زنند و همه سراسیمه سوار ماشینا شده و به طرف گرگان حرکت می کنند . وقتی به ناهار خوران میرسیم 115 هم به ما ملحق میشه و من رو به بیمارستان منتقل می کنند.
بعد از اقدامات اولیه و عکس برداری مشخص شد که ساچمه بطور معجزه آسایی درست از بین دو دنده عبور کرده و در کبد جای گرفته. نگرانی از این بود که مبادا کبد خونریزی کنه . اون چند روز به سختی سپری شد و الحمدلله کبد خونریزی نکرد. یک هفته در بیمارستان بستری بودم و از طرف دکترا اجازه ی جراحی و برداشت ساچمه داده نشد .
بعد از مرخص شدن از بیمارستان مرابه تهران بردند تا ببینند دکترای تهران چی میگن. اونا هم گفتند برای در آوردن ساچمه کبد بریده بریده و دچار آسیب میشه . جایی که ساچمه هست قسمت خوب کبده و بهتره بهش دست زده نشه ، بعد از مدتی دورش رو چربی میگیره و شما می تونید مثل جانبازا به زندگی ادامه بدید و مشکلی براتون ایجاد نمی کنه !
من هاج و واج به سخنان همکارم گوش می دادم و به لطف بی کران خدای متعال فکر می کردم . یاد این بیت افتادم :
گر نگهدار من آنست که من می دانم
شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد