قال على علیه السلام: هذا ... مصارع عشاق شهداء
لا یسبقهم من کان قبلهم ولا یلحقهم من کان بعدهم.
حضرت على علیه السلام روزى گذرش به کربلا افتاد
و فرمود:
اینجا قربانگاه عاشقان و مشهد شهیدان است.
شهیدانى که نه شهداى گذشته و نه شهداى آینده
به پاى آنها نمىرسند.
منبع:تهذیب، ج 6، ص73 / بحارالانوار، ج 98، ص 116.
چه حال و هوایی داشت این روزها. مرد و زن ، پیر و جوان ،
همه در جنب و جوش . هر کسی سعی داشت به نوعی
توفیق این رو داشته باشه که در جرگه ی عزاداران
سیدالشهدا(ع) قرار بگیره. به قول شاعر :
به دمی یا قدمی یا درمی یا قلمی .
انشاالله همه ی ما بتونیم با اعمال صالحمون پیرو واقعی راه
ایشون باشیم و مثل کوفیان بیعت شکن نباشیم و تا لحظه ی
جان دادن از اهل بیت (ع) و هدف الهی شون دفاع کنیم و این
نیاز به مطالعه داره .
نباید اعتقادمون فقط اعتقاد آباء و اجدادی باشه بلکه باید به
این اعتقاد ارتقا بخشید و تنها راهش مطالعه دینی و کسب
اطلاعات و علوم دینی و فرآنی از کتابهای معتبره نه هر کتابی .
ما باید شیعه ای بشیم که هرجا دیدیم به نوعی داره
به مذهبمون هتک حرمت و یا تهمت زده میشه با دلیل
ثابت کنیم که اینطور نیست. دین داشتن فقط در حد لقلقه ی
زبان فایده ای نداره .
در قرآن ، هرجا والذین آمنوا اومده و عمل الصالحات هم پشت سرش اومده .
پس باید صالح بود و برای یاری امام زمان (ع) تلاش کرد ؛ به عبارت
دیگه باید مصلح بود یعنی سعی کنیم نه تنها خودمون صالح باشیم به
دیگران هم کمک کنیم که صالح باشند تا انشاالله لطف الهی شامل
حالمون بشه و زمان ظهور برسه . در دعای عهد می خونیم :
اللهمّ ان حال بینی و بینه الموت ...
و اخرجنی من فبری مؤتذرا کفنی شاهرا سیفی مجردا
قناتی ملبیا دعوه الداعی فی الحاضر والبادی..
پروردگارا اگر میان من و او موت که بر تمام بندگانت قضای حتمی
قرار داد جدایی افکند پس مرا از فبر برانگیز در حالی که کفنم را
ازار خود قرار داده و شمشیرم را از نیام برکشیده و لبیک گویان
دعوتش را که بر تمام مردم شهر و دیار عالم لازم الاجابه است
اجابت کنم . آمین
کنج خرابه ای، نور به آسمان حواله می کند.
سایبانی نیست؛ سوز آتش، جسم ها را می گدازد
و سوزاننده تر، زخم زبانی است که از گوشه و کنار،
شعاع قلب ها را درمی نوردد.
صبر، خسته و خسته تر می شود؛
اما کسی هست که صبر را خسته کرده است.
گرده ای که هیچ گاه از آتش زخم زبان خمیده نشد
و حتی در طوفان بلا گفت:
«ما رأیت الاّ جمیلا.»
بساط جور را جوابی نبود.کسی یارای مصاف نداشت.
صدایی از آسمان می گفت:
کسی جز او، داغ برادر را چنین، تاب نمی آورد!
منبع:http://razebehesht7.blogfa.com/
بعضی معتقدند: زینب، نام درختی زیبا و خوشبو است، و برخی گفتهاند: زینب در اصل، مرکب از دو کلمه «زین» و«اب» است و زینب(س) را از آن رو زینب گویند، که زینت و افتخار پدر است و بدین سان، آن بزرگوار را «زین ابیها» نامند؛ هم چون مادرش که«ام ابیها» است.
همچنین حضرت زینب (س) را «عقیله بنی هاشم» نام نهاده اند و عقیله، به زنی بزرگ منش گویند که در بین بستگان، عزیز و محترم و در خاندانِ خود، ارجمند باشد.
دیگر لقب ایشان صدیقه صغری است. به زن بسیار راستگو، صدیقه گویند، و چون فاطمه زهرا (س) را صدیقه کبری میخواندند و علی علیه السلام را صدیق اکبر، حضرت زینب (س)را صدیقه صغری نامیدهاند.
این بانوی امین و بزرگوار القاب دیگری نیز داشتهاند که از آن جمله است: «ولیّةُ الله» و «اَمینةُ الله».
منبع: آوینی
یادمون باشه وقتی مصیبتی یا غم بزرگی برامون اتفاق می افته دلمون رو پرواز بدیم کربلا و به خودمون بگیم غم من که از غم حضرت زینب (س) بزرگتر نیست .
اگه خواستیم گریه کنیم برای مظلومیت امام حسین (ع) اشک بریزیم.
نهر علقمه