از امام سجاد (ع) روایت شده که فرمود :

وقتی سر بریده ی امام حسین (ع) را نزد یزید آوردند ،

او مجلس شراب خواری تشکیل داده ، سر امام حسین (ع)

را مقابل خود می گذاشت و مشغول می خوارگی می گشت .

روزی فرستاده ی پادشاه روم که خود از اشراف و

بزرگان روم بود ، در مجلس یزید حضور داشت .

او به یزید گفت : ای پادشاه عرب ، این سر کیست ؟

یزید گفت : تو را با این سر چه کار ؟

او گفت : وقتی من به نزد پادشاهمان می روم

 ، او درباره ی تمامی چیزهایی که دیده ام سؤال می کند ،

به همین خاطر دوست دارم که او را از قصه ی این سر

و صاحب آن باخبر سازم تا در شادی و سرور تو شریک گردد .

یزید - که خداوند او را لعنت کند - گفت :

این سر متعلق به حسین بن علی بن ابی طالب (ع) است .

فرستاده ی رومی گفت : مادر او کیست ؟

یزید گفت : فاطمه دختر پیامبر خدا (ص) .

فرستاده ی رومی که شخصی مسیحی مذهب بود گفت :

اف بر تو و دین تو ! دین من بهتر از دین توست .

همانا پدرمن از نوادگان داوود(ع) است  و پدران زیادی

بین من تا آن حضرت هستند ، اما با این حال ، مسیحیان

مرا تعظیم نموده  و از آنجا که من ، از نوادگان حضرت

داوود هستم ، خاک پایم را به عنوان تبرک بر می دارند

و شما فرزند دختر پیامبرتان را می کشید با این که بین او

 و  پیامبرتان ، فقط یک مادر فاصله است .

این چه دین و مذهبی است که شما دارید ؟

لهوف /ص 227




تاریخ : سه شنبه 90/10/6 | 8:26 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User