سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پدر عزیزم ، یک سالیست که با بیماریت مدارا می کنی .

وقتی به چهره ات نگاه می کنم اشکم سرازیر میشه .

صبر و تحمل در برابر رنج و درد کار راحتی نیست .

تو این دو هفته ای که در بیمارستان بستری هستی  از بدن رنجورت

پوست و استخوانی بیش نمونده.

هر روز بیماری درد جدیدی در بدنت ایجاد می کنه . .

دیدن بدن نحیفت در هنگام دیالیز رنج آوره .

حتی دیگه توان راه رفتن نداری ولی مدام خدا رو شکر می کنی

 یادمه هفت سالم بود که من رو به کنار حوض آّب توی حیاط خونه

بردی و گفتی من وضو می گیرم تو هم مثل من انجام بده .

روی نماز هام خیلی حساس بودی .

هنگام صبح همه رو برا نماز بیدار می کردی .

نماز شبت رو در هیچ شرایطی ترک نمی کردی .

هر موقع از شب که می خوابیدی باز موقع نماز شب بیدار می شدی .

وقتی به دستانت که ازشدت بیماری کبود شده نگاه می کنم

یاد زحمات فراوانی که برام کشیدی می افتم .

 خدایا تو رو به مقربان درگاهت قسم می دم تمام بیماران

رو شفای عاجل عنایت بفرما .

دکتر جواب کرده ها رو خودت جواب مفرما .

به پدر من هم سلامتی عنایت فرما .

آمین یا رب العالمین





تاریخ : سه شنبه 91/3/23 | 12:0 صبح | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User