شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ بيماري خاتم انبيا(ص) هنگام شب، شدت گرفت. بلال، صبحدم نزد حضرت آمد و عرضه داشت: «يا رسول­الله! وقت نماز صبح است.» پيغمبر(ص) فرمود: «بيماري، تاب و توان را از من گرفته است. امروز ديگري با مردم نماز بخواند.» عايشه گفت: «به ابوبکر بگوييد (نماز بخواند).» حفصه گفت: «به عمر بگوييد.»رسول­خدا(ص) که سخن آن دو را شنيد و حرص هر يک را براي بلند کردن نام پدرش ديد،فرمود:«از اين سخنان پرهيز کنيد.
شما مانند زناني هستيد که با يوسف همدم بودند(هر کدام مي­خواهيد از اين جريان سود ببريد).» سپس با اينکه از بي­حالي نمي­توانست روي پاي خود بايستد، با شتاب برخاست ـ تا مبادا آن دو در نماز از ايشان پيشي بگيرند ـ و به کمک اميرمؤمنان(ع) و فضل بن عباس به مسجد آمد. ابوبکر در محراب ايستاده بود. حضرت اشاره فرمود که از محراب خارج شود.
سپس حضرت به نماز ايستاد و تکبير گفت. پيامبر(ص) نمازي را که ابوبکر شروع کرده بود از سر گرفت و وقتي نماز پايان يافت به خانه بازگشت.شيخ مفيد­، پيشين، ص172و 173 و طبرسي، پيشين، ص134.
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله تير ماه
vertical_align_top