سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آن روز که پشت پرده افشا گردد 

سیمای گریم کرده رسوا گردد

تزویر و ریا نمایش ننگینی است

زشت است،اگر چه خوب،اجرا گردد!

ای رحیم!

تو می دانی ...تو باخبری

تواز دلم آگاهی و از خواسته ام باخبری

تو می دانی کیستم و چگونه ام

میدانی چه در نهان دارم و چه در اندیشه

میدانم که باخبری

میدانم که به آنچه در دل دارم به پنهان و آشکارش آگاهی

میدانم که از قلبم با خبری،

که هیچ چیز در آسمان و زمین برتوپوشیده نیست

اگر گناه کردم و ظاهر آراستم،

اگر دل در ریا کردم و در ظاهر تواضع،

اگر در دل سوءظن بردم و در ظاهر اطمینان،

اگر در دل نفرین کردم و در ظاهر تحسین...

همه را میدانی

من که را فریب میدهم؟؟؟

از چه میگریزم؟؟؟

آنکه پاداش و عقاب میدهد تویی

تنها امید دنیا و آخرت تویی

بازگشت همه به سوی توست

عبادت زیبا و خالصانه در ظاهر،

ریاکاری در عبادت به چه درد دیگران می خورد

و تحسین دیگران به چه درد من می آید؟

من درونم را از که پنهان میکنم؟

چگونه به پنهان کاریم دل خوش کرده ام،

حال آنکه تو از آن آگاهی!...

لطیفا!مهربانا!

ای دریای مهر.

ای امید محض!

ای کرامت سرشار!

تو از دلم باخبری

اگر گناه کردم ،

اگر سر به نافرمانی نهادم،

اگر درونم را به زشتی آلودم و برون را آراسته گردانیدم..

اما همیشه و همواره چراغ مهرت در دلم روشن بوده و هست

همیشه عشقت در دلم موج افکنده و به ساحل دلم نشسته

و اگر برخلاف میلت رفتار کردم

از غفلت ونادانیم بوده...

اینک دستم را بگیر

می دانی که تو را می خواهم

می دانی که پناه گاهم تویی...

پس دستم را بگیر و یاریم کن...




تاریخ : جمعه 91/3/5 | 8:6 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()

افسوس که عمری پی اغیار دویدیم


از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم


سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم


جز حسرت واندوه متاعی نخریدیم


بس سعی نمودیم که بینیم رخ دوست


جانها به لب آمد رخ دلدار ندیدیم


ما تشنه لب اندر لب دریا متحیر


آبی به جز از خون دل خود نچشیدیم


ای بسته به زنجیر تو دلهای محبان


رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم


رخسار تو در پرده نهان است و عیان است


بر هر چه نظر کردیم رخسار تو دیدیم


چندان که به یاد تو شب و روز نشستیم


از شام فراقت چو سحر ما ندمیدیم


تا رشته طاعت به تو پیوسته نمودیم


هر رشته به غیر تو ببستیم بریدیم


ما چشم به راهیم به هر شام و سحرگاه


در راه تو از غیر خیال تو رهیدیم


ای دست خدا دست برآور که ز دشمن


بس ظلم بدیدیم و بسی طعنه شنیدیم


شمشیر کجت راست کند قامت دین را


هم قامت ما را که ز هجر تو خمیدیم


شاها ز فقیران درت روی مگردان/


بر درگهت افتاده به صد گونه امیدیم




تاریخ : جمعه 91/3/5 | 12:1 صبح | نویسنده : ف.س | نظرات ()

 

ای خدای سبحان

ای پروردگار جلیل

ای کسی که سزاوار نیست تسبیح جز برای او

ای صاحب رجب

دوباره توفیق دادی که قدم های گنه کارمان به این ماه برسد.

ای خداوندی که به دنبال بهانه ای برای آمرزش بندگانت هستی.

رجب را آفریدی

ماه عطا و رحمت فراوان را

ماه نعمت های بزرگ و ریزان را

ماه دعا و عبادت و استغفار را

و ماه بخشش های نیکو را

چه زیباست نام این ماه

کیست که نخواهد از این نهر بهشتی جرعه ای بنوشد ؟

ای ماه رجب

به تو اصّب هم می گویند چون خداوند به سبب تو نعمت ها و رحمت های فراوان بر امت می بارد.

پروردگارا !

وعده هایت راست

نعمت هایت نیکو

و رحمتت واسع است

پس راهنماییم کن به راه ره جویان

و مگردانم از غافلان و مبعدان

یا اسمع السّامعین

یا ابصر النّاظرین

یا اسرع الحاسبین

یا ذا القوّة المتین

بمیران ما را در حالی که خرسند و آمرزیده ایم

خدایا چنان کن سرانجام کار           تو خشنود باشی و ما رستگار





تاریخ : چهارشنبه 91/3/3 | 11:35 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()

یکی از درسهای آموزنده کلاس نماز، کنترل زبان یا به عبارتی درس سکوت است.
سکوت، یعنی به بند کشیدن عنصر و عضوی از بدن که منشاء 73 گناه می باشد.
( برای رفع شبهه لازم است متذکر شوم که سکوت و سخن گفتنی که در نماز تدریس می شود منظور سکوت در مقابل حق و حقانیت و سخن گفتن در جایی که سخن نا حق گفته میشود. ظلمی روا می شود و …)


ای نماز گزار همانگونه که در عبادت نماز گاهی عبادت تو به سکوت است گاهی به سخن گفتن و شکستن سکوت.
بدان و آگاه باش که هرگاه محراب عبادت را ترک کردی و پا به سطح جامعه، محل زندگی و محیط کار گذاشتی گاهی عبادت و خدا را بندگی کردن به سخن گفتن است گاهی به سکوت.
زبان یکی از مهم ترین اعضای بدن انسان می باشد که برای انسان نقشی تعیین کننده دارد و بالاترین مسئولیتها نیز به عهده زبان میباشد.
فی القرآن الکریم:
الرحمن* علم القرآن* خلق الانسان* علمه بیان.

 
خداوند در این آیه در میان اعضای بدن انسان به سراغ زبان می رود و این اهمیت زبان را در میان اعضا و جوارح انسان متذکر می شود.
شاید اهمیت بعضی از اعضا و جوارح مانند قلب بالاتر از زبان باشد ولی در مقوله ارتباطات زبان حرف اول را می زند.
در روایات داریم هر روز صبح جوارح انسان جویای حال یکدیگر می شوند تا اینکه نوبت به زبان می رسد.
زبان از ما بقی جوارح احوالپرسی می کند و جوارح در جواب او می گویند:
ما خوبیم اگر تو بگذاری.

 
خداوند قرآن را آموخت انسان را خلق کرد و به او بیان و صحبت و انتقال مطلب را یاد داد که وسیله بیان، زبان می باشد.

بارالها!
به ما زبانی گویا و شاکر در برابر نعمتهایت عطا بفرما!
و به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
التماس دعا
یا علی


 




تاریخ : دوشنبه 91/3/1 | 3:23 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User