سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

یه دانش آموزی دو روز غیبت داشت .

فردای اونروز به مدرسه اومد قرار شد که مادرش

رو بیاره.  دیدیم مادرش نیومد  . دیروز علت رو

جویا شدم . گفت : برادرش چاقو رو پرت کرده و به پاش

خورده و پای زخمیش رو نشون داد. مشکوک شدم.

شماره ای ازش گرفتم و به مادرش زنگ زدم . گفتم

چرا برای موجه کردن غیبت دخترتون نیومدید . جواب

عجیبی بهم داد . گفتش که <با دخترم قهرم ! برا

همین نیومدم  به مدرسه اطلاع بدم! چند روز پیش

باهاش دعوام شد ، به بهانه ی این که می خوان

بچه ها رو ببرن اردو نمی خواست مدرسه بیاد من هم 

اعصاب ندارم قیچی رو به طرفش پرت کردم و.... >

متاسفانه قیچی پرتاب شده از دست مادر!

روی ساق پای دخترش فرود اومده بود و حدود یک

سانت سوراخ کرده بود . بهش گفتم :

م_________ادر !

شما باید دیه ی این دختر رو بدید .

از دروغ دخترت ناراحت شدی ، زنگ می زدی مدرسه .

من اعصاب ندارم که نشد حرف .

اعصاب نداری برو گل گاو زبون بخور .

خلاصه خیلی از دست چنین مادری عصبانی شدم .

منتظرم شنبه بیاد مدرسه تا بهش بگم

بهشت را به بها دهند مادر!





تاریخ : پنج شنبه 91/1/31 | 4:16 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()

 

3) ازدواج موفق

برخی از زن ها شاید به این علت رو به آرایش و جلوه گری می آورند

که بتوانند با نشان دادن زیبایی خود، همسری مناسب پیدا کنند.

یعنی بدون اینکه قصد کوچکترین بی عفتی و گناه دیگری را داشته باشند

تنها دوست دارند زیبا جلوه کنند تا خواستگاری درخور و خوب نصیبشان شود.

این خواسته را نیز باید کنترل نمود. بهترین وسیله برای کنترل این خواست

اشتباه نفس، تذکر این مطلب به خویشتن است که

«حتی اگر قبول هم ندارم که همه چیز دست خداست،

لااقل اینقدر معرفت داشته باشم که بپذیرم قدرت خداوند از اثری که

بدحجابی من برای این امر دارد بیشتر است».

این قطعاً نوعی شرک خفی است که انسان نه تنها به خداوند

توکل نکند، بلکه کاری را که او از آن نهی کرده

«سبب» رسیدن به حاجت خود قرار دهد.








تاریخ : پنج شنبه 91/1/31 | 10:18 صبح | نویسنده : ف.س | نظرات ()

2) همرنگی با اجتماع

از انگیزش های دیگری که قطعاً در بسیاری از خانم ها علت اصلی بدحجابی است، میل

به پذیرفته شدن توسط جامعه است. انسان دوست دارد که بقیه به او احترام بگذارند و

توسط جامعه پذیرفته شود و یا لااقل مطرود مردم نباشد. جو امروز جامعه ی ما در

بسیاری از شهرها، جو بدحجابی است و در این محیطها اگر زنی بخواهد باحجاب باشد

به نوعی خود را از محیط اطرافش جدا ساخته است و این خلاف میل به پذیرفته شدن در

میان مردم است. این مسئله در درون فامیل و در بین نوجوانان و جوانان همسال اهمیت

بالاتری می یابد.

در مورد این انگیزه ی باطل باید گفت اولاً کسی خود را همرنگ محیط می کند که دارای

شخصیت و هویت قوی و مستقل نباشد و لذا سعی می کند با یکرنگ شدن با جامعه به

خود هویت ببخشد. بنابراین کسی که در مقابل تغییر و تحولات متعدد جامعه اش مقاومت

می کند و آگاهانه بر کاری که درست است استقامت می ورزد، همتی والاتر و شخصیتی

قوی تر دارد. ثانیاً قرآن کریم می فرماید ولا تزر وازرة وزر أخرى یعنی هیچ گناهکاری عذاب

گناه دیگری را نخواهد دید (انعام/164) و این بدان معناست که همرنگ شدن با جامعه

باعث نمی شود گناه بدحجابی از ما ساقط شود و به دوش مردم یا مسئولین فرهنگی

بیفتد، خیر، حتی اگر همه هم بدحجاب شوند، حجاب باز واجب خواهد بود و همه ی

بدحجابان جزای این گناه را خواهند چشید. ثالثاً اگر ما خود را به اجتماع بسپاریم کارمان

به هرجایی ممکن است کشیده شود. در همین جامعه ی خودمان روزی بدحجابی

منحصر بود به بیرون گذاشتن مقداری از موها، سپس این مقدار بیشتر و بیشتر شد،

سپس آرایش های غلیظ به آن اضافه شد، سپس لباس های تنگ به بازار آمد، سپس

شلوارهای کوتاه و آستین های کوتاه مد روز شد و ... خب اگر ما بخواهیم به هر قیمتی

در میان دوستانمان پذیرفته شویم، باید از خیلی عقائد و باورهایمان دست بکشیم و این

واقعاً ظلم به خود است.

خداوند انتقام خواهد گرفت از کسانی که زنهای چادری را مسخره می کنند و اینگونه

زمینه را برای خروج زن از این حصار امن فراهم می نمایند و با عقب مانده خواندن و

متحجر دانستن باحجاب ها، بدحجابی را ترویج می نمایند. آری انتقام الهی در انتظار

ایشان است اما وظیفه ی زنان نیز به جای خود باقی است و آنان نیز نباید در

مقابل این آمرین به منکر و نهی کنندگان از معروف خود را ببازند.





تاریخ : چهارشنبه 91/1/30 | 2:31 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()

1) میل به زیبا بودن

یکی از مهمترین انگیزه زن ها برای بیرون گذاشتن مو و آرایش کردن میل طبیعی زن ها به

زیبا بودن است. این میل چیزی نیست که مخفی باشد و چیزی هم نیست که مذموم و

ناپسند باشد. میلی است که خداوند در طبیعت زن قرار داده و باید هم به هدف خود

برسد. زن های مسلمان جامعه ی ما هم می دانند که این میل را باید در مسیر خودش

قرار داد وگرنه آفاتی دارد که بر کسی پوشیده نیست. اسلام این میل اصیل را سرکوب

نکرده و از سویی از زنها خواسته است که آن را در اجتماع و در معرض دید همگان ارضا

نکنند (به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمی] فرو بندند و پاکدامنی ورزند و

زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که طبعا از آن پیداست و باید روسری خود را بر

سینه خویش [فرو] اندازند- سوره ی مبارکه نور/آیه 31) و از سویی هم از آنان خواسته که

حتماً برای همسر خویش این میل را به ثمر برسانند. (امام باقر علیه السلام می فرمایند:

سزاوار نیست زن (در جلوی محارم خویش) بدون زیور باشد، ولو اینکه گردن بندی

به گردن آویزد[1])

چه اشکالی دارد که دختران مسلمان این میل را در صدف حجاب محافظت نمایند و پس از

ازدواج به آن به بهترین نحو جامه ی عمل بپوشانند؟ چه اشکالی دارد که زن مسلمان این

افتخار را برای خود نگه دارد که زیبائیش را تنها به شوهرش عطا کرده؟ و اگر اینگونه باشد

البته که همسر او نیز بیشتر قدر زیبایی او را خواهد دانست.

از آن طرف اگر دختری قبل از ازدواج با آرایش و بیرون گذاشتن موها، هزاران نگاه را به

سوی خویش دعوت کرده باشد، خود او پس از ازدواج و هنگامی که خود را برای

همسرش می آراید آیا احساس عذاب وجدان نخواهد داشت؟

[1] وسائل الشیعه ج20 ص167





تاریخ : چهارشنبه 91/1/30 | 12:15 صبح | نویسنده : ف.س | نظرات ()

تصور کنید زنی را که :

الف) از سوی جامعه، معلمین و والدین،ارزشهایی که از همان کودکی برای او تعریف می شود عبارتند از : حفظ پاکدامنی، کسب مدارج بالای علمی و داشتن زندگی ای با لذت و رفاه.

ب) از سوی جامعه، معلمین و والدین، تشویق به حضور در اجتماع، کار، استقلال مالی و .. شده و ارزشی به نام «ارتباط حداقلی با نامحرم» به او ارائه نمی شود.

پ) در فیلم ها و سریال های ماهواره ای زنانی را می بیند که ایرانی اند و حتی مسلمانند اما حجاب ندارند. در برنامه ای مثل «بفرمایید شام» زنهایی هموطن و هم کیش خود را می بیند که حجاب ندارند اما زندگی جذابی دارند.

ت) وقت های بیکاری و استراحت پای ماهواره می نشیند و موسیقی ها و شوهای زنهای ایرانی و خارجی و رقص ها و برنامه های نمایش لباس آنها را تماشا می کند و می بیند که این زنها چقدر طرفدار دارند.

ث) در فیلمهای سینمایی مجاز و غیرمجاز، زن غربی را می بیند که عنصر محوری فیلم و کانون توجه مخاطبان است.

ج) در بین دوستان و همکلاسی های راهنمایی و دبیرستان، موضوع اصلی گفتگوها، موارد فوق است. یعنی تصویر آن زنی پیش روی همه است و آن زنی موضوع صحبت جمع های دوستانه و خانوادگی است که یا خواننده است، یا بازیگر، یا برنده ی مسابقه ی «بفرمائید شام» یا مسافر فضا.

چ) وقتی قدری موهایش را بیرون گذاشته و آرایش می کند و خود را در آینه می نگرد به نسبت وقتی که بدون آرایش و با حجاب کامل است، بسیار خود را زیباتر می یابد.

ح) می بیند که مادرش، خواهرش، خاله اش و حتی مادربزرگش که روزی چادری بوده اند، امروز مانتویی هستند و احیاناً قدری هم آرایش می کنند. والبته همه زنهایی بسیار نجیب و پاکدامن بوده و هستند.

خ) در ویترین مغازه های لباس فروشی، مانتوها، روسری ها و کفش های زیبایی می بیند و وقتی خود را در آنها تصور می کند چقدر خود را جذاب می یابد.

د) در مدرسه، دانشگاه، خیابان و محیط کار می بیند که بیشتر زنها بدحجاب بوده و لباس های زیبا می پوشند.

ذ) اطلاع چندانی از بزرگی گناه بدحجابی و عقاب الهی آن ندارد. اگر هم بداند شاید با چیزهایی مثل اینها بتواند این علمش را بی اثر کند : «خدا ارحم الراحمین است و می بخشد، من هم که قصد بدی ندارم و بعداً هم توبه می کنم» ، «این همه بدحجاب داریم، یعنی خدا می خواهد همه را عذاب کند؟ من هم یکی مثل بقیه»

ر) می بیند که نه تنها کسی کار چندانی با بدحجابها ندارد و نه تنها تذکری به بدحجاب ها داده نمی شود بلکه بعضاً کسانی را می بیند که چادری اند اما توسط دوستان و حتی خانواده ی خود ترغیب به کنارگذاشتن چادر و پوشیدن مانتو و روسری و حتی تشویق به بدحجابی می شوند.

اکنون به نظر شما این زن حجاب کامل را انتخاب خواهد کرد یا بدحجابی را؟

البته روشن است که نه زنهای جامعه ی ما همه بدحجابند و نه محیط کشور ما در همه جا دارای شرایط مذکور است بلکه بسیارند زنانی که همین امروز حجاب اسلامی کاملی دارند و همچنین بسیارند شهرها و محله ها و خانواده هایی که محیط فکری و اجتماعی سالم و مثبتی برای حجاب در آنها وجود دارد. سخن در این است که هرجا بدحجابی هست باید ریشه ی آن را در عوامل فوق و عواملی مانند آن دید و برای رفع آن هم بیخود امیدوار نبود بلکه نگاه اساسی و زیربنایی داشت.





تاریخ : سه شنبه 91/1/29 | 8:43 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User