سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

یه دانش آموزی دو روز غیبت داشت .

فردای اونروز به مدرسه اومد قرار شد که مادرش

رو بیاره.  دیدیم مادرش نیومد  . دیروز علت رو

جویا شدم . گفت : برادرش چاقو رو پرت کرده و به پاش

خورده و پای زخمیش رو نشون داد. مشکوک شدم.

شماره ای ازش گرفتم و به مادرش زنگ زدم . گفتم

چرا برای موجه کردن غیبت دخترتون نیومدید . جواب

عجیبی بهم داد . گفتش که <با دخترم قهرم ! برا

همین نیومدم  به مدرسه اطلاع بدم! چند روز پیش

باهاش دعوام شد ، به بهانه ی این که می خوان

بچه ها رو ببرن اردو نمی خواست مدرسه بیاد من هم 

اعصاب ندارم قیچی رو به طرفش پرت کردم و.... >

متاسفانه قیچی پرتاب شده از دست مادر!

روی ساق پای دخترش فرود اومده بود و حدود یک

سانت سوراخ کرده بود . بهش گفتم :

م_________ادر !

شما باید دیه ی این دختر رو بدید .

از دروغ دخترت ناراحت شدی ، زنگ می زدی مدرسه .

من اعصاب ندارم که نشد حرف .

اعصاب نداری برو گل گاو زبون بخور .

خلاصه خیلی از دست چنین مادری عصبانی شدم .

منتظرم شنبه بیاد مدرسه تا بهش بگم

بهشت را به بها دهند مادر!





تاریخ : پنج شنبه 91/1/31 | 4:16 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User