سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پس از رسیدن نامه‌ی یزید مبنی بر اینکه سر مبارک

سید الشهدا علیه السلام و کسانی که با او کشته

شده‌اند وآنچه از آنها غارت شده و اهل و عیال او را نزد

او بفرستند،عبیدالله بن زیاد دستور داد اسیران کربلا آماده

شوند و امر کردامام سجاد علیه السلامرا با زنجیر ببندند.

سربازان نیز دست‌های او را به گردنش زنجیر کردند و سپس

او و سایر اسرا را در پشت سرهای شهدا روانه کردند.

مخفّر بن تعلبه عایزی وشمر بن ذی الجوشن همراه‌شان به

راه افتادند و رفتند تا به گروهی که سر حضرت امام

حسین علیه السلامنزدشان بود، و سپس به شام رسیدند.

امام سجاد علیه السلام در طول راه به حمد خدا و تلاوت

قرآن و استغفار مشغول بود و حتی یک کلمه با سربازان

عبیدالله سخن نگفت تا کاروان به شام رسید.

حضرت صادق علیه السلام از پدرش از امام

زین العابدین علیه السلام نقل کرده است که فرمود:

« مرا بر شتری لنگ سوار کردند، بدون روپوشی و جهازی،

و سر سید الشهداء علیه السلام بر نیزه‌ی بلندی بودو

زنان بر اشتران پالان دار پشت سر من بودند و جماعتی

که ظلم و ستم را از حد گذرانده بودند، با نیزه‌ها در جلو

و عقب و اطراف ما بودند. هر گاه یکی از ما می‌گریست،

سرش را به نیزه می‌کوبیدند تا آنگاه که وارد دمشق

شدیم و کسی فریاد زد:«

ای اهل شام، اینها اسیران اهل بیت ملعون هستند». 


منابع:
• بحارالانوار، ج 45، ص 124 و 130 و 154
• منتهی الامال، جلد اول، ‌ص 304

 




تاریخ : دوشنبه 90/9/28 | 11:39 عصر | نویسنده : ف.س | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.
وبلاگicon
Online User